آمپول






















Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


کشکول دوستان

همه موسم تفرج به چمن روند و صحرا ، تو قدم به چشم من نه بنشین کنار جویی

دیروزرفته بودم درمانگاه آمپول بزنم،
يه دختره اومد آمپولمو بزنه،معلوم بود خيلي تازه کاره!
همينجوري که سرنگو گرفته بود توي دستش،لرزون لرزون اومد سمت من و گفت:
"بسم الله الرحمن الرحيــــم"
منم که کپ کرده بودم از ترسم گفتم:
"اشهد ان لا اله الا الله"!
هيچي ديگه...
انقدر خنديد که نتونست آمپولو بزنه و خدارو شکر يکي ديگه اومد زد



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در پنج شنبه 15 تير 1391برچسب:,ساعت1:35توسط محمد جواد خانجانخانی | |